ناصرالدین شاه
قلعه ی ذهن من
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
ابزار وبلاگ
abg
♥کبوتری در تنهایی♥
♥کلبه تنهایی♥
آریو برزن
کلبه کاغذی
جاس و سلنا
فقط برای تو
دختر بهاری
fun
دنیای من
شب های تنهایی
بــــــــــــــــــــــاران دلـتـــنــــگــــــــــــــــی
با تو بودن
تنهـایی
....love is like
تنهایی
LOVE
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلعه ی ذهن من و آدرس 2nyaye-man.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









نويسندگان
باران

آخرین مطالب


 
دو شنبه 11 دی 1391برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : باران

 نقل است که ناصرالدین شاه وقتی به اولین سفر اروپایی خود رفت در کاخ ورسای

 و توسط پادشاه فرانسه- یکی از همین لویی هایی که امروز تبدیل به میز و صندلی

 شده اند- از او پذیرایی شد، بعد از مراسم شام، اعلیحضرت سلطان صاحب قران به

قضای حاجتش نیاز اوفتاد و با راهنمایی یکی ازنوکرها به سمت یکی از توالت‌های کاخ

 ورسای هدایت شد.

سلطان صاحبقران بعد از ورود به دستشویی هرچه جستجو کرد چیزی شبیه به “موال”

 های سنتی خودمان پیدا نکرد و در عوض کاسه‌ای دید بزرگ که معلوم نبود به چه کار

می‌آید، غرورش اجازه نمی‌داد که ازنوکر فرانسوی بپرسد که چه بکند پس از هوش خود

 استفاده کرد و دستمال مبارکش را بر زمین پهن کرد

و همان جا...!
حاجت که برآورده شد سلطان مانده بود و دستمالی متعفن؛ این بار با فراغ خاطر نگاهی

به اطراف انداخت و پنجره‌ای دید گشوده بر بالای دیوار و نزدیک به سقف که در دسترس

 نبود پس چهار گوشه‌ی دستمال را با محتویات ملوکانه‌اش گره زد و سر گره را در دست

گرفت و بعد از این که چند بار آن را دور سر گرداند، تا سرعت و شتاب لازم را پیدا کند،

 به سوی پنجره‌ی گشوده پرتاب کرد تا مدرک جرم را از صحنه‌‌ی جنایت دور کرده باشد.
گویا نشانه گیری ملوکانه خوب نبوده چون دستمال بعد از اصابت به دیوار باز می‌شود و

محتویات آن به درو دیوار و سقف می‌پاشد. وضع از اول هم دشوارتر می‌شود. سلطان،

 بالاجبار، غرور را زیر پا می‌گذارد، از دستشویی بیرون می‌رود و به نوکری که آن پشت

در انتظار بود کیسه ای پول طلا نشان می‌دهد و می‌گوید

 این را به تو می‌دهم اگر این کثافت کاری که کرده ام رفع و رجوع کنی.
می‌گویند نوکر فرانسوی در جواب ایشان تعظیم می‌کند و می‌گوید من دو برابر این سکه‌ها

به اعیلحضرت پادشاه تقدیم خواهم کرد اگر بگویند با چه ترفندی توانسته اند روی سقف

 خرابکاری کنند.

من که از خنده منفجر شدم.



نظرات شما عزیزان:

اشکمهر
ساعت17:20---12 دی 1391
خیلی خوب بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: